Total search result: 202 (6488 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
coder U |
وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
|
codec U |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
|
Other Matches |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
regenerator U |
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند |
|
|
repeater U |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
|
|
transmitter U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
transmitters U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
interrupts U |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
|
|
interrupting U |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
|
|
interrupt U |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
|
|
dtr U |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
|
|
circuit U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
|
|
circuits U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
|
|
converter U |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
convertor U |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
playback head U |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
|
|
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
papered U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
paper U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
papering U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
papers U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
|
|
hard U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
|
|
harder U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
hardest U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
samplers U |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
|
|
sampler U |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
|
|
synchronizer U |
وسیلهای که با دریافت سیگنال از وسیله دیگر کاری را انجام دهد |
|
|
inputted U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
|
|
input U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
|
|
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
parametric U |
وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی |
|
|
ocr U |
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
|
|
optical U |
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر |
|
|
proxy agent U |
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند |
|
|
flatbed U |
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند |
|
|
quantum U |
بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد |
|
|
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
|
|
isolator U |
وسیلهای که قط ع میکند |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
|
|
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
suppressor U |
وسیلهای که مانع را حذف میکند |
|
|
synthesizer U |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
|
|
waterspout U |
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند |
|
|
synthesisers U |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
|
|
synthesizers U |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
|
|
waterspouts U |
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند |
|
|
transients U |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
|
|
meanest U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
|
|
meaner U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
|
|
stabilisers U |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
|
|
stabilizer U |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
|
|
transient U |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
|
|
barcropper U |
وسیلهای که میل گرد را قطع میکند |
|
|
logger U |
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند |
|
|
logger U |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
|
|
loggers U |
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند |
|
|
loggers U |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
|
|
mean U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
|
|
erasers U |
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند. |
|
|
eraser U |
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند. |
|
|
differentiator U |
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است |
|
|
parallelling U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
|
|
feeds U |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
|
|
paralleling U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
|
|
parallelled U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
|
|
encoder U |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند |
|
|
parallels U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
|
|
parallel U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
|
|
feed U |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
|
|
simulator U |
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند |
|
|
simulators U |
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند |
|
|
feeds U |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
|
|
feed U |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
|
|
demagnetizer U |
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند |
|
|
paralleled U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
|
|
changer U |
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند |
|
|
adapter U |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
|
|
plotter U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
|
|
plotters U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
clock U |
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند |
|
|
decoder U |
برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند |
|
|
inverter U |
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند |
|
|
clocks U |
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند |
|
|
microphones U |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
|
|
microphone U |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
|
|
shut off mechanism U |
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند |
|
|
communication U |
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند |
|
|
marks U |
بعنوان سیگنال استفاده میکند |
|
|
mark U |
بعنوان سیگنال استفاده میکند |
|
|
taped U |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
|
|
aligner U |
وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند |
|
|
timers U |
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند |
|
|
timer U |
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند |
|
|
coupling base U |
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند |
|
|
tapes U |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
|
|
ancillary equipment U |
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست |
|
|
tape U |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
|
|
continuous U |
سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند |
|
|
paper U |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
|
|
brouter U |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
|
|
capacitor U |
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند |
|
|
papers U |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
|
|
papered U |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
|
|
papering U |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
|
|
public U |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
|
|
NIC U |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
|
|
physical U |
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند |
|
|
positive U |
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند |
|
|
inhibits U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
inhibit U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
voltage U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
|
|
voltages U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
|
|
speech U |
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند |
|
|
circuit U |
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند |
|
|
speeches U |
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند |
|
|
feed U |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
|
|
feeds U |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
|
|
circuits U |
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند |
|
|
drive U |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
|
|
drives U |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
|
|
timed U |
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند |
|
|
reperforator U |
ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال |
|
|
times U |
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند |
|
|
clock U |
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند |
|
|
main U |
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند |
|
|
clocks U |
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند |
|
|
time U |
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند |
|
|
cartridge actuated device U |
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان |
|
|
spooler U |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
|
|
brush U |
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند |
|
|
brushes U |
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند |
|
|
spooling device U |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
|
|
reader U |
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند |
|
|
readers U |
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند |
|
|
punches U |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
|
|
punch U |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
|
|
punched U |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
|
|
vectored interrupt U |
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند |
|
|
baud U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
|
|
card U |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
|
|
programmers U |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
|
|
baud rate U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
|
|
programmer U |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
|
|
cards U |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
|
|
enterpreneur U |
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند |
|
|
trap U |
نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند. |
|
|
sensor U |
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند |
|
|
optical U |
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند |
|
|
reader U |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
|
|
readers U |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
|
|
non return to zero U |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
|
|
conversions U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
|
|
conversion U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
|
|
scanners U |
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری |
|
|
scanner U |
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری |
|
|
waiting state U |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
|
|
baud U |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
|
|
baud rate U |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
|
|
plotter U |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
|
|
plotters U |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
|
|
convertor U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
converter U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
red, green, blue U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
|
|
parallelled U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
|
|
paralleling U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
|
|
parallelling U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
|
|
parallels U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
|
|
paralleled U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
|
|
serials U |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
|
|
serial U |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
|
|
parallel U |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
|
|
reflected code U |
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند |
|
|
synthesizers U |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
|
|
voices U |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
|
|
synthesizer U |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
|
|
synthesisers U |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
|
|
voicing U |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
|
|
voice U |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
|
|
controllers U |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
|
|
controller U |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
|
|
parallel U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
parallels U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
analogue U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
parallelled U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
parallelling U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
paralleled U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
quantization U |
خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند |
|
|
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
paralleling U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|